درس هفدهم/امید ایران زمین
فصل هفتم
سرزمین من
تو را ای کهن بوم و بر، دوست دارم
تو را ای گرانمایه، دیرینه ایرانِ من
... تو را ای گرامی وطن، دوست دارم
مهدی اخوان ثالث
l
تلخکامیها: ناملایمات |
هماره: همیشه، مدام، پیوسته |
نشیب: پستی، فرود |
|
فراز: اوج، بلندی |
فراز و فرود: آرایهی تضاد |
زلال: شفّاف |
|
بالیدهاند: رشد و نمو کردهاند. |
دیرینه: کهن، باستانی. |
مرهون: در گرو، وابسته، مدیون. |
|
هراس: بیم، ترس، باک. |
یأس: نا امیدی. |
مدد: یاری، کمک. |
|
عزّت: سربلند شدن، گرامی شدن، سربلندی، سرافرازی . |
توان فرسا: طاقت سوز، غیر قابل تحمّل |
طبع : ذات ، سرشت، استعداد شعر داشتن . |
|
مصون: ایمن، محفوظ. |
تکبیر: الله اکبر گفتن. |
عذوبت : گوارا بودن، گوارایی . |
|
آریوبَرزَن (به یونانی: نام سردار ایرانی بود که در کوههای پارس در برابر سپاه اسکندر مقدونی ایستادگی کرد و خود و سربازانش تا واپسین تن کشته شدند. نام آریوبرزن در پارسی کنونی به گونه آریابرزین هم گفته و نوشته میشود که به معنی ایرانی باشکوهاست. از جنگجویان اوکسین بود، اوکسینیها جزئی از مردم لر بوده، که بازماندگانشان امروزه با نام لر بزرگ شناخته میشوند و سکونتگاهشان استانهای خوزستان لرستان، چهارمحال و بختیاری و کهگیلویه و بویراحمد است. |
|||
پاکباز: وارسته، زاهد، عاشقِ صادق و پاک نظر. پاکبازی: وارستگی، از خود گذشتگی . |
|||
چو ایران نباشد، تنِ من مباد بدین بوم و بر، زنده یک تن مباد مباد: نباشد(فعل دعایی). بر: سرزمین. بوم و بر: ناحیه، سرزمین بوم: 1 - سرزمین، ناحیه. 2 - زمین شیار نکرده. 3 - جا، مقام. 4 - سرشت، طبیعت. 5 - پارچه قاب گرفتهای که روی آن نقاشی کنند. 6 - زمینة پارچة زردوزی شده . دریغ است ایران که ویران شود کنامِ پلنگان و شیران شود دریغ: افسوس، تأسّف . 2 - کلمه ای که در حسرت و افسوس استعمال شود. کنام : 1 - جایگاه و آشیانة حیوانات . 2 - چراگاه . |
|||
مائده: سفره |
اعجاب: شگفتی، تعجّب |
شکوه: عظمت، بزرگی. |
|
عرصه : 1 - حیاط ، فضای خالی جلوی خانه . 2 - میدان . 3 - صحرا. ج . عرصات . |
|||
نظامی عروضی سمرقندی نویسندهی ایرانی سده ششم هجری و نویسندهی کتاب «چهار مقاله» است. |
|||
چهار مقاله نام کتابیاست از نظامی عروضی سمرقندی. نام اصلی کتاب مجمعالنوادر است. از آنجا که در این کتاب از چهار فن، دانش دبیری، شاعری، طب، و نجوم، در چهار گفتار جداگانه سخن رفتهاست، از قدیم به نام چهار مقاله معروف شده است. کتاب در بین سالهای ۵۵۱ و ۵۵۲ به یکی از شاهزادگان آل شنسب تقدیم شدهاست. مصنف کتاب ابوالحسن نظام الدین یا نجم الدین احمدبن عمربن علی سمرقندی معروف به نظامی عروضی از شعرا و نویسندگان قرن ششم هجری بوده که از شعر وی جز چند قطعه هجا به جا نمانده است. لیکن چنانچه از محتوای کتاب بر می آید، این نویسنده نثر خوبی داشته و کتاب چهارمقاله ی او از نمونه های برجسته ی نثر و انشای فارسی است. وی گذشته از شاعری و دبیری در فنون طب و نجوم هم مهارت داشته و حکایت هایی که در چهار مقاله ذکر می کند گواه این نکته است. |
|||
میستاید: ستایش میکند. |
الحق: انصافاً |
مَعین : پاک ، صاف ، جاری . |
|
سخن را به آسمان علّین برد: ارزش سخن را به اعلاترین درجه رسانید. |
|||
ماءمعین: آبِ پاک، صاف و جاری. |
گزند: آسیب، صدمه |
اسفار اربعهó ملا صدرا |
|
گلستان<=> سعدی شیرازی |
قانون و شفاó ابوعلی سینا |
التّفهیمó ابوریحان بیرونی |
|
فخر آوران: افتخار آفرینان |
ثریّا :چلچراغ، پروین، یکی از صورت های فلکی . |
نهیب: ترس ، بیم، هیبت، عظمت. |
|
غنا: بینیازی، ثروتمندی. |
غفلت: بیخبری، نا آگاهی. |
تهذیب : پاکیزه کردن، پاکداشتن |